آقایان علما ۲
..
ابوعلی سینا دانشمند ، فیلسوف و پزشگ بزرگ ایرانی بود.
می گویند که او را گفتند ، ای خواجه :
شراب طول عمر را کم می کند.
ابوعلی سینا گفته است:
ما به پهنای زندگی و عمر ، کار داریم ، نه به طول آن
−
پهنای ِ زندگی ؟!! واقعا جای تامل دارد!
آنها که شصت سال ، هفتاد ، هشتاد یا نود سال عمر دارند ،
آیا در پهنای زندگی شان چه کرده اند ؟
وقتی به طول زندگی خود نگاه می کنند ، آیا
از عرض و پهنای زندگی شان راضی هستند ؟
آیا عملشان درست بوده است؟
−
آیا ساکت نشستن در برابر ظلم و تحمل بی احترامی و بی عدالتی،
و خودداری از اعتراض به آزار شدن،
برای ِ طولانی کردن ِ عمر، آیا ارزش این طول ِ عمر را دارد؟
آیا برای ادامه یه عمر و طولانی تر کردن ِ آن ،
باید به عقیده و آرمان ِ زندگی پشت کرد
و در هر حالی به ادامه و طول عمر ِ بیشتر اندیشید و نه چیز دیگری؟
−
آنها که معلم دین و مذهب و اخلاق و آزادی و آزادمردی و آزادگی بوده اند،
و مردم را به عدالت، به حمایت از درماندگان دعوت می کردند و شغل آنها
هدایت مردم بسوی خداوند است، آخوند، ملا، واعظ، روحانی ...
چرا پس تقریبا همه شان، ساکت نشسته اند؟
« چند صد هزار نفر ساکت، پنج شش نفر حق طلب که اعتراض کرده اند »
−
از کودکی بیاد داریم در مراسم عزاداری محرم، ده روز تا، تاسوعا و عاشورا
سخنرانی ها در تجلیل از مقام امام حسین (ع) بود و دلاوری یه او و دفاع از
حق و مبارزه با نا حق، مبارزه با زور،
مبارزه با بی خدائی، مبارزه با بی دینی.
-
کجا هستند آن منادیان ِ آزادی خواهی به رَوِش امام حسین (ع) ؟
آخوند ها، ملا ها، حجت الاسلام ها و مخصوصا آیت الله ها وظیفه دارند
در صف جلو و جزو اولین افرادی باشند که،
صحنه یه دفاع مردم ایران در مقابل ظلم و زور حکومت را آرایش می دهند.
-
کجا هستند ملایان و آخوندهائی که مردم را در هر فرصتی به مظلومیت
امام حسین (ع) می گریاندند و جور و ظلم حکومت و اسلام دروغین حاکمان
زمان علی (ع) و امام حسین (ع) را نکوهش می کردند .
می گفتند معاویه و یزید، نماز هم می خواندند ولی اسلام دروغین داشتند.
آنها فرزند پیامبر، نوه پیامبر را کشتند و به اسلامی بودن تظاهر کردند،
زیرا می خواستند حکومت را در دست خود نگهدارند.
-
اگر امروز و این روزها، ملایان و آخوند ها با همان لباس که
نماد راهنمای مذهبی بودن آنان است، در صف های مردم نیایند و
به ظلم حکومت اعتراض نکنند، دیگر جائی در میان مردم نخواهند داشت.
−
آخوند و ملا، کلماتی هستند که بلافاصله این افراد را در ذهن ظاهر می کنند
و استفاده از این کلمات، به هیچ وجه، بی احترامی به این اشخاص نیست.
−
آخوند ها و ملا ها و یا روحانیون، این روزها و امروز
باید در صف اول ِ مردم در خیابان ها راه بروند
و به روش حکومت اعتراض کنند . اگر حکومت به آنها هم حمله کرد
و آنها را هم کتک زد و بازداشت و زندانی کرد ، آنوقت همه مردم و
روحانیون می بینند و باورشان می شود
که این حکومت ، ظاهری اسلامی دارد
ولی حکومتی ظالم است و بر خلاف انصاف و انسانیت عمل می کند.
−
حالا، اگر روحانیون جنبشی از خود نشان بدهند و با مردم حرکت کنند،
آبروئی برای خود دست و پا خواهند کرد و بعد از این هم در میان مردم
اعتبار و احترامی خواهند داشت ،
و در آینده ، مردم آنها را روحانی نما نخواهند گفت .
مردم نخواهند گفت : ملا ها از هر طرف باد بیاد ، بادش می دهند.
در آینده کمتر آدمی خواهد گفت:
واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
−
آقایان بیائید به طول زندگی یه خود پهنا بدهید ، معنا بدهید.
چه می گوئید آقایان ؟
چه می کنید آقایان ؟
چه شده است آقایان ؟
از آموزش ِ آزادگی یه امام حسین (ع) به مردم ،
آیا خودتان اندک بهره ای برده اید ؟
آیا از آزاد گوئی یه زینب کبرا و افشا گری اش و تبلیغ این آزاد گوئی های
آن شیر زن اندک بهره ای برده اید ؟
از روایت :
رطب خورده منع رطب چون کند ، از پیامبر اسلام چه آموخته اید ؟
آن حضرت نشان می دهد :
« آنچه را که به مردم توصیه می کنی ، خودت اول انجام بده »
اگر به مادر آن پسر می گوید برو و فردا بیا
( در حالیکه جمله امروز و فردا یکی است)
و فردای آن روز به پسر می گوید : پسر جان خرما نخور !
برای این است که پیامبر خودش در آن روز خرما خورده است .
و فردا خود را موظف می بیند که خرما نخورد .
بعدا ، نخوردن خرما را به دیگری توصیه می کند.
این است درس پیامبر اسلام:
آنچه را از رشادت و شجاعت ِ امامان به مردم آگاهی می دهید ،
خودتان اول انجام دهید ، شما الگو باشید .
شما نمایندگی تان برای امام حسین (ع) و امامان بیشتر است تا بقیه مردم.
..
سوز
اول آذر ۱۳۸۸ − 22.11.2009
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر